در هرگونه سرمایهگذاری 3 قانون طلایی اصلی وجود دارد که همه افراد باید با آنها اشنا باشند. قوانین سرمایه گذاری در بورس زمانی بسیار مهم میشود که بدانید بر خلاف بسیاری از جملات انگیزشی در باب ریسک کردن در فضای سوشیال مدیا، واقعیت سرمایه گذاری در بازار سهام چیز دیگری است و اگر با قوانین مدیریت ریسک و سرمایه آشنا نباشید، قطعا در بلند مدت با ضرر از این بازار خارج خواهید شد. در این مقاله با سه قانون پایهای سرمایه گذاری در بورس آشنا خواهید شد که مغز اصلی هر سرمایهگذاری موفق است. با ما همراه باشید.
قانون اول: حفظ سرمایه
هسته اصلی هر سرمایه گذاری بر مبنای سه قانون اصلی نوشته شده است. قانون اول حفظ اصل سرمایه است. قانون اول به ما نمیگوید که به دنبال سود و فرصت طلبی باشیم. قانون اول بر روی “حفظ و نگهداری” سرمایه تاکید دارد. این قانون ظاهرا بر خلاف جملات انگیزشی در باب ریسک کردن است. جملات زیبای زیر را در شبکههای اجتماعی به یاد بیاورید:
بزرگترین ریسک در واقع ریسک نکردن است.
مارک زاکربرگ
اگر برای تغییر شرایط ریسک نکنید باید شرایط موجود را تحمل کنید.
جیم ران
شما 100 درصدِ شانس خود را در ضربهای که نمیزنید (حرکتی که نمیکنید) از دست میدهید.
وین گرتسکی
در زندگی باید ریسک کنید، تنها وقتی معجزه را درک خواهی کرد که اجازه وقایع پیش بینی نشده را بدهی.
پائولو کوئیلو
اگر هرگز ریسک نکنی، هرگز پیروز نخواهی شد.
سان تزو
این قبیل جملات قصار در فضای مجازی بسیار است. توجه کنید که همهی این جملات کاملا درست است اما نکتهای وجود دارد که گاهی از آن غافل میشویم و آن را در نظر نمیگیریم. اجازه دهید این نکته را از زبان آقای وارن بافت بشنویم.
نکتهای مهم که آقای وارن بافت به این مطالب اضافه میکند این است:
اگر ریسک کردی و همهی سرمایهی خود را از دست دادی، دیگر چیزی نداری که روی آن ریسک کنی.
وران بافت
بنابراین باید اول به این مطلب فکر کنید که آن چیزی را که دارید چگونه باید حفظ کنید. به قول یکی از دوستان حرفهای در حوزهی سرمایه گذاری در بورس (حامد مصدقیان)، شما باید همیشه قابلیت ریسک کردن خودتان را حفظ بکنید که بتوانید در بازار باقی بمانید و دوباره ریسک کنید.
چرا قانون اول ساده نیست؟
قانون اول شاید در وهلهی اول ساده و بدیهی به نظر برسد اما اجرای این قانون در سرمایه گذاری بسیار سخت است. علت آن عواطف انسانی مثل حرص، طمع، ترس، ناامیدی و عجله است. برای مثال وقتی شما میبینید بازار سهام به شدت صعودی است و همه در حال سود کردن هستند ولی بیشتر پول شما نقد است و هیچ سهمی خریداری نکردهاید، عواطف مختلفی در شما ایجاد میشود. احساساتی مثل حرص برای بدست آوردن سود، حس ترس جا ماندن از بازار، حس ناامیدی و عدم موفقیت و دیگر احساسات انسانی که باعث میشود برنامه از پیش تعیین شدهی خود را رها کنید و تصمیمات عجولانهای بگیرید که در بلند مدت حاصلی به جز ضرر نخواهد داشت.
قانون دوم: قانون شماره یک رو فراموش نکن
همان طور که دیدیم قانون اول بر حفظ اصل سرمایه تاکید داشت و به ما میگوید باید در درجه اول در حفظ سرمایهی خود کوشا باشیم و قابلیت ریسک خودمان را حفظ کنیم. اما قانون شماره دو به ما میگوید هیچ گاه نباید قانون شماره یک را فراموش کنیم.
در واقع قانون دوم به ما میگوید برگردیم و ببینیم چه چیزهایی میتواند سرمایهی ما را در معرض خطر قرار دهد. برگردیم و به این مسئله عمیقتر نگاه کنیم. برای مثال در بورس بیشتر از آنکه به دنبال این باشیم که چه سهمی بخرید که سود کنیم، باید به دنبال این مطلب باشیم که چه سهمی را نخریم تا زیان نکنیم.
علت وجود این قانون این است که انسان به طور ذاتی فراموش کار و طماع است و به محض اینکه فرصتی را در بازار پیدا کند که احتمالا سود زیادی را به همراه خواهد داشت، به سرعت قانون اول را فراموش میکند و کل سرمایهی خود را وارد یک معامله میکند. اینجا همان لحظهای است که میتواند سرمایهی شما را به کلی نابود کند. چراکه اصل اول که حفظ سرمایه و مدیریت آن بود فراموش شده است. حتی اگر این معامله در بار اول شما را به سود زیادی برساند، از آنجا که جرعت بیشتری پیدا کردید، بیش از گذشته در خطر هستید و ممکن است دست به کارهای بدتری بزنید (مثل قرض گرفتن پول برای سرمایهگذاری در بورس) که ممکن است عواقب آن کل زندگی شما را تحت شعاع قرار دهد.
مدیریت ریسک و سرمایه
بنابراین در قانون شماره دو ما باید برگردیم و ببینیم چه کارهایی میتواند منجر به از دست رفتن اصل سرمایهی ما شود. آنها را یادداشت کرده و به خود قول دهیم تحت هیچ شرایطی آن کارها را انجام ندهیم. بایدها و نبایدهایی که در این زمینه باید در نظر بگیرید تحت عنوان اصول مدیریت ریسک و سرمایه در بورس شناخته میشود که برای اطلاعات بیشتر در این زمینه میتوانید به مقالهی زیر مراجعه کنید. مقاله زیر تنها بخش کوچکی از دانش مدیریت ریسک و سرمایه در بازار سهام است.
اصول مدیریت ریسک و سرمایه در بورس
اگر بخواهیم قانون دوم را تفسیر کنیم در یک کلمه میتوان گفت “جو گیر” نشویم و بدانیم این بازار قبلا هم بوده و بعد از این هم خواهد بود. فرصتهای بازار بینهایت است، پس عجله نکنیم و نخواهیم یک شبه ره صد ساله را بپیماییم. چرا که در این صورت کارهایی انجام میدهیم که میتواند اصل سرمایهی ما را به خطر بیاندازد.
قانون سوم: اگر میتوانی سود کن
قانون طلایی سوم در سرمایهگذاری به ما میگوید اگر میتوانی سود کن! به اندازه یک کتاب میتوان در مورد این قانون صحبت کرد. شرط “اگر میتوانی” در این قانون باز هم به نوعی تاکید بر قانون شماره یک و دو دارد. در واقع به ما میگوید اگر توانایی سود کردن را نداریم، بهتر است از سرمایهگذاری خود صرف نظر کنیم. چرا که در صورت عدم توانایی، ما سرمایهی خود را به خطر انداخته و قوانین شماره یک و دو را نقض کردهایم.
همان طور که احتمالا میدانید پیش زمینهی توانایی دانایی است. جملهی “به نام خداوند دانا و توانا” را همه شنیدهایم. این دانایی (اطلاعات و دانش) است که منتهی به توانایی خواهد شد. بنابراین در ابتدا باید روی خودمان سرمایهگذاری کرده و با کسب دانایی، توانایی سود کردن در بورس را بدست اوریم.
اگر بخواهیم از یک زاویه دیگر به این موضوع نگاه کنیم قانون شماره سوم ما را از سرمایهگذاریهای بی هدف و بدون آگاهی بر حذر میدارد. به عبارتی ما باید آگاهانه سرمایه گذاری کنیم نه با تکیه بر شانس و اقبال. باید علت سودی را که قرار است در بورس کسب کنیم را بدانیم.
کمی عمیقتر نگاه کنیم، باید سودی که بدست آوردهایم برای ما کاملا شفاف باشد (نه در یک معامله خاص بلکه در برایند معاملات ما در بلند مدت). به دنبال آن سودی باشیم که آن را درک میکنیم و توانایی کسب آن را داریم.
یک مثال برای درک قانون سوم
برای مثال اگر با عرضهی اولیه در بورس آشنا باشید میدانید که سرمایهگذاری در عرضههای اولیه با احتمال نزدیک به 100 درصد، با سود همراه است (به دلایل روشن). بنابراین ما میدانیم که چرا در حال کسب سود هستیم و به اصطلاح سواد این کار را داریم و ان را درک میکنیم. همهی معاملات ما در بورس باید مانند خرید عرضه اولیه باشد (از نظر اطمینان به آنچه که در حال انجام آن هستیم).
قانون شماره سوم سود کردن را منوط به توانایی میداند و در غیر اینصورت هرگونه کسب سود خارج از توانایی را زودگذر و ناپایدار قلمداد میکند. قانون طلایی سوم در سرمایه گذاری در بورس، رابطهی تنگا تنگی با مفهوم “استراتژی معاملاتی” دارد.
داشتن استراتژی معاملاتی همان دلایل خرید و فروش ما در بازار است و داشتن یک استراتژی معاملاتی با بازدهی بالا، توانایی کسب سود مناسب را برای ما به همراه خواهد داشت.
برای اطلاعات بیشتر در مورد استراتژیهای معاملاتی به مقاله زیر مراجعه کنید.
بهترین استراتژیهای معاملاتی بر اساس اندیکاتورها